ღ...ღ سايه روشن ღ...ღ
حصار دور من غم است ... روزهای من , جنس شب است ... فرياد من چه بی صداست ... دنيای من ماتم سراست ... با گريه دنيا آمدم همراه گريه زيستم ... با اشک , شمع عمر من می سوخت و من می زيستم ... اما کسی درکم نکرد که زنده ام و کيستم ... افسوس وقت مردنم احساس کردند نيستم ... ف-صداقت
نظرات شما عزیزان:
طراح : صـ♥ـدفــ |